تقدیم به بهترینم غزل ...

دوست خوبم ....
راستش هیچ وقت فکر نمی کردم اینقدر دوستت داشته باشم . هیچ وقت فکر نمی کردم یه دیدار جزئی بتونه اینقدر من رو به خودت وابسته کنه . باور کن !
خیلی وقته خبری ازت ندارم . خیلی وقته که فکر می کنم چقدر از هم دور شدیم . خیلی وقته که فکر می کنم باز هم تنها شدم .
نمی دونم چطور بهت بگم که خیلی برام عزیزی و همیشه همین طور عزیز و دوست داشتنی باقی خواهی ماند .
آرزو می کنم تلاطم امواج سیاه زندگی ُ ناملایمت ها و دلتنگی ها قادر به جدایی من و تو از همدیگر نشه ....
نمی دونم احساس تو چیه ولی ....
ولی امیدوارم همیشه شاد و سرزنده و موفق باشی ... و هرگز مثل من دلتنگ نشی ...
آرزو می کنم زندگیت سرشار از خوبی ها و زیبایی ها باشه و تا ابد خوشحال باشی و بخندی .

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید   
        
                                        مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من ......

تنهاترینم

نظرات 2 + ارسال نظر
مهیار شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:06 ب.ظ http://www.lahijan.blogsky

سلام.خوبین؟وبلاگ زیبایی دارین.ایول.اگه تونستی به منم سر بزن.خوشحال میشم.بای... بای

تمنا شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 03:23 ب.ظ

عزیز دلم سلام. حالت چطوره؟ قلم خیلی خوبی داری و این وبلاگ هم بسیار زیباست.
این متنی که برای دوستتان غزل نوشته بودید بسیار دلارام و دلنشین بود . خوش به حال دوستتان که شما او را این قدر دوستش دارید. واقعا این جور احساسات و دوست داشتن قابل ارزش و احترام است.
تنها دوستی و محبت است که انسانها را به همدیگر نزدیک می کند و آنها را برای هم نگه می دارد.
آرزو دارم همیشه دوست باشید و صادق.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد